یه دل خسته ویک عشق محال
در جوانی زندگانی طالعم غم سایه زد
اصا انگار خودم نیستم
یکی رفته تو پوست من
چقدر بدحال شده دنیام
یکی دیگست بجای من
نوشته شده در 20 دی 1391برچسب:,ساعت
11:26 توسط h.h| نظر بدهيد |
Power By:
LoxBlog.Com |